پاسخگویی اغلب به عنوان وسیلهای که از طریق آن افراد و سازمانها به یک مقام (مقامات) شناخته شده گزارش میدهند و بابت اقدامات خود در برابر آنها مسئول هستند (Edwards & Hulme, 1996: 967) یا به عنوان فرآیند مسئول دانستن بازیگران بابت اقدامات خود (فاکس و براون، 1998: 12) توصیف میشود. این دیدگاه بر پاسخگویی به عنوان عاملی بیرونی نسبت به یک سازمان تأکید دارد.
بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی بهطور همزمان در برابر بازیگران متعدد (داخلی و خارجی) پاسخگو هستند که این روابط یک سیستم پاسخگویی را تشکیل میدهند. در این سیستم، تأکید تا حد زیادی بر پاسخگویی سازمانهای غیردولتی در قبال اهداکنندگان یا مشتریان است. بهزعم نویسنده مقاله این تمرکز از دو نظر کوتهبینانه است. از یک نظر، این [تمرکز] یک نوع رابطه پاسخگویی را بر یک سیستم پاسخگویی گسترده ترجیح میدهد. به عنوان مثال، مکانیسمهای پاسخگویی سازمانهای غیردولتی نسبت به سرمایهگذاران، میتواند مکانیسمهای پاسخگو گرداندن سازمانهای غیردولتی در قبال جوامع یا مأموریتهای خود را تحتالشعاع قرار دهد یا به حاشیه بکشاند.
نوع دوم کوتهبینی هنجاری است. هدف از مسئول گرداندن یک بازیگر در قبال رفتارهایش چیست؟ آیا این امر صرفاً بهمنظور پیروی از قوانین است یا به منافع عمومی مرتبط میشود؟ نویسنده مقاله استدلال میکند مکانیسمهای پاسخگویی که بر رفتار عملیاتی کوتاه مدت تأکید دارند، این ریسک را در پی دارند که آن دسته از فعالیتهای سازمانهای غیردولتی را که بر خروجیهای فوری و معیارهای کارایی متمرکز شدهاند، ترویج دهند و به اهداف بلندمدت خود که مربوط به توسعه و تغییر اجتماعی است دست پیدا نکنند.