همکاری میان سازمانهای غیرانتفاعی و کسب و کارها در حال افزایش است و از نظر استراتژیک نیز اهمیت بیشتری پیدا میکند. این مقاله پویاییهای اتحاد و ائتلاف را مورد بحث قرار میدهد و با ارائه یک چارچوب مفهومی متمایز و درک تجربی جدید از ائتلافهای بین بخشی، نظریههای تحقیق بین سازمانی موجود را گسترش میدهد.
قرن بیست و یکم، عصر وابستگیهای متقابل خواهد بود. همکاری بین بخشی بین سازمانهای غیرانتفاعی، شرکتها و دولتها تشدید خواهد شد. فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باعث تقویت چنین همکاری میشود. دولتها به دلیل محدودیت بودجه و به رسمیت شناخته شدن محدودیتهای دولت به عنوان ارائهدهنده خدمات اجتماعی، در حال کوچک شدن و خصوصیسازی هستند. واگذاری وظایف از دولتهای مرکزی به سطح محلی و از بخش دولتی به بخش خصوصی، از جمله سازمانهای غیرانتفاعی و شرکتها، رو به افزایش است.
مشکلات اجتماعی افزایش یافتهاند و سازمانهای غیرانتفاعی (NPO) برای حل به این مشکلات گسترش پیدا کردهاند. جستجوی منابع جدید و رویکردهای سازمانی مؤثرتر، سازمانهای غیرانتفاعی و شرکتها را گرد هم میآورد. این اتحادها و ائتلافها نیز در حال ظهور هستند، زیرا کسب و کارها بهطور فزاینده شیوههای بشردوستانه سنتی خود را مورد بازنگری قرار میدهند و به دنبال استراتژیهای جدیدی برای مشارکت با جوامع خود هستند که ارتباطات شرکتی بیشتر و تأثیر اجتماعی بیشتری را خواهند داشت.