رویکردهای سیاستگذاری، دستور کار سیاستگذاریهای اجتماعی و ابزارهایی که توسط اهداکنندگان بزرگ نیکوکار غربی - که در این مطالعه تحت عنوان نیکوکاریهای بزرگ نامیده میشود - مورد استفاده قرار گرفته است، پیامدهای ملموسی برای نهادها، مکانیسمها و فرایندهای شکلگیری سیاستگذاریهای اجتماعی و ارائه سیاستگذاریهای اجتماعی در سراسر جنوب جهانی دارد. طی دهه گذشته، نیکوکاریهای بزرگ نیز بهطور فزاینده به بازیگران یکپارچه و تأثیرگذار در فرایندها و ساختارهای حاکمیت اجتماعی جهانی تبدیل شدهاند. این تحقیق به دنبال درک بهتر رویکردهای سیاستگذاری اجتماعی است که توسط اهداکنندگان نیکوکار معاصر ترویج میشود و همچنین به دنبال توضیح چارچوبهای نظری توضیح دهنده آن است.
روش تحقیق مورد استفاده در این رساله مطالعه موردی بنیاد بیل و ملیندا گیتس در بخش سلامت در تانزانیا است. دو موضوع اصلی تحقیق که تجزیه و تحلیلها را هدایت میکنند عبارتاند از: (1) درک این که آیا ایدئولوژیها، اهداف سیاستگذاری و ابزارهایی که توسط نیکوکاریهای بزرگ ترویج شدهاند، نشاندهنده الگوی سیاستگذاری اجتماعی جهانی منسجم و متمایز است؛ و (2) شناسایی منابع اقتدار و استراتژیهایی که توسط بنیاد گیتس برای تحریک انتقال سیاستگذاریهای اجتماعی فراملی بکار گرفته شده است. این تحقیق همچنین دیدگاههای طیف وسیعی از ذینفعان را در مورد مزایای نسبی و ریسکهای احتمالی ارائه سیاستگذاریهای اجتماعی توسط نیکوکاران بزرگ را مورد بررسی قرار میدهد. مهمتر از همه این که این مطالعه علاوه بر مصاحبه با نمایندگان بنیاد گیتس، نظرات و تجربیات دولت و بازیگران جامعه مدنی را در تانزانیا را مورد بررسی قرار میدهد. تجزیه و تحلیل در درجه اول توسط پارادایمهای سیاستگذاری پیتر هال؛ چارچوبهای تحلیلی انتقال سیاست و نظریه سیاستگذاری اجتماعی جهانی هدایت میگردد.
یافتههای این رساله نشان میدهند که نیکوکاریهای بزرگ، بازیگران مهم سیاستگذاریها هستند و در یک مدل سیاستگذاری اجتماعی منسجم عمل میکنند. این مدل با تکیه بر این دیدگاه که مردم فقیر فاقد داراییهای لازم برای تحقق کامل ظرفیت اقتصادی خود هستند، یک رویکرد ابزاری "سرمایهگذاری اجتماعی" را تشکیل میدهد. این رویکرد بر خلاف رویکردهایی که عدالت اجتماعی یا برابری اجتماعی را از طریق سیستمهای رفاه جهانی دنبال میکنند، در درجه اول بر تقویت ظرفیتهای فردی بهمنظور ایجاد اشتغال، بهرهوری و رشد اقتصادی متمرکز شده است. این رویکرد همچنین با تأکید بر روشهای بخش خصوصی و مداخلات عمودی هدفمند (تمرکز بر بیماریها یا اهداف خاص در مقابل اهداف وسیعتر سیستم) که نوآوری، استفاده از دادهها و فناوری را در اولویت قرار میدهند، از سایر پارادایمها متمایز میشود. روش کلی مشابه مدلهای راه سوم است - که بیشتر با عملگرایی کوتاه مدت و نه جزمی، هدایت میشود و رویکردهای سیاستگذاریهای اجتماعی را که بازیگران خصوصی، عمومی و بخش سوم را ادغام میکنند، ترویج می کند. تجزیه و تحلیلها همچنین نشان میدهد که نیکوکاریهای بزرگ دارای نوعی از اقتدار هستند که از مشروعیت، نوعدوستی، شخصیت مشهور، دانش علمی به روز نشأت گرفته است.
کلیدواژه: سیاست گذاری اجتماعی، سرمایهگذاری اجتماعی، جنوب جهانی، بنیاد بیل و ملیندا گیتس، نیکوکاریهای بزرگ
Cite: Lambin, R. (2020). Big philanthropies – distinctive approaches in global social policy? A Case study of the Gates Foundation in the health sector (PhD), University of Oxford.