Modalities of Managerialism: The “Double Bind” of Normative and Instrumental Nonprofit Management Imperatives
پدیدآور(ان): جورج ای. میچل
مدیران غیرانتفاعی تحت تأثیر منطقهای مدیریتی قرار دارند که درک، تصمیمات و رفتارهای روزمره آنها را هدایت میکنند. این مقاله این منطقها را از دریچه نظریه نهادی که متضمن تمایز میان روشهای هنجاری و ابزاری مدیریت گرایی غیرانتفاعی است، شناسایی، مفهومسازی و بررسی میکند. این شیوهها در هفت حوزه مدیریت غیرانتفاعی - مدیریت پورتفولیو، رشد سازمانی و ایجاد ظرفیت (ظرفیتسازی)، جمعآوری کمکهای مالی، همکاری و رقابت، اثربخشی، کارآیی و پاسخگویی - با یکدیگر در تعارض هستند و بینشهایی را برای مدیران و محققان ایجاد میکند. بهطور خاص، این چارچوب الزامات مدیریتی متناقضی را مورد شناسایی قرار میدهد که میتوانند برای دستاندرکاران و متخصصان یک "پیوند مضاعف" ایجاد کنند، مکانیسمی برای سازماندهی و مکانیابی تحقیقات مدیریت غیرانتفاعی ارائه دهند و سؤالات اساسی در مورد قابلیت دستیابی به مأموریتهای غیرانتفاعی و عملکرد بخش غیرانتفاعی در جامعه مطرح نمایند.
مدیریت گرایی و نهادگرایی باهم ترکیب میشوند و دیدگاه مفیدی را ارائه میدهند که به بررسی شیوههای مدیریت غیرانتفاعی میپردازد. تجزیه و تحلیل هفت حوزه مدیریت گرایی غیرانتفاعی تعارضات مهمی را میان یک روش هنجاری که منطق مناسب بودن را بکار میگیرد و یک روش ابزاری که منطق پیامدی را اعمال میکند، آشکار میسازد. این تفاوتها پیامدهای بیاهمیتی را هم برای رویه روزانه مدیریت غیرانتفاعی و هم برای شخصیت و نقش بخش غیرانتفاعی در کل جامعه ایجاد میکند. این دو روش غالباً مدیران را در یک "پیوند مضاعف" ناامیدکننده قرار میدهند و تناقضهایی را ایجاد میکنند که میتوانند استراتژی را در هم کوبیده و تصمیمگیری را پیچیده نمایند. بهطور کلی، به نظر میرسد که آنها موضعگیریهای متضادی را در مورد دستیابی اساسی به مأموریتهای سازمانی منعکس میسازند. بهطور خاص، عدم اعتقاد به امکان دستیابی به هدف با یک روش هنجاری سازگار است، در حالی که ایمان به دستیابی به هدف با یک شیوه ابزاری سازگار است.
ممکن است مدیران مایل باشند این موضوع که ملاحظات هنجاری و ابزاری تا چه حد بر تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارند و این که آیا تناقضاتی وجود دارند که "پیوند مضاعفی" ارائه دهند که باعث ایجاد توازن و اولویتبندی شود را مد نظر قرار دهند. در مواردی که سازمانهای غیرانتفاعی مورد توجه عموم مردم قرار میگیرند و اطلاعات مربوط به پیروی از قواعد سازمانی بصورت عمومی در دسترس است، ممکن است مدیران با فشارهای قویتری برای انطباق با هنجارها مواجه شوند، حتی به قیمت اهداف ابزاری. در مواردی که سازمانهای غیرانتفاعی برای پیروی از قواعد توجه عمومی کمتری دریافت میکنند یا در عوض، شفافیت به سمت اهداف ابزاری هدایت میشود، مدیران ممکن است از آزادی عمل بیشتری برای نقض قواعد و هنجارهای اجتماعی در پیگیری ابزاری اهداف سازمان برخوردار شوند.
Cite: Mitchell, G. E. (2018). Modalities of Managerialism: The “Double Bind” of Normative and Instrumental Nonprofit Management Imperatives. Administration & Society, 50(7), 1037–1068.