اینکه ما خود را «کمتر شر» یا «قدیستر» بدانیم، دو مقولهی متفاوت در ارزیابی عمل اخلاقی است که انگیزش و میزان کامیابی در هر یک متفاوت است. تحقیق حاضر بر آن است تا پس از مرور مکانیزمهای توجیهی در چهار موقعیت واقعی که متضمن عمل نوعدوستانه است، بسندگی مدلهای فعلی سنخشناسی توجیه معطوف به عدم درگیری اخلاقی را از لحاظ شمول بیازماید.
این تحلیل، با هدف وضوح بخشیدن به رفتارهای پیچیدهی کنشگر اخلاقی و تسهیل کردن داوری اخلاقی در یک فضای تحلیلیتر و همچنین محکخوردن مدلهای رایج در زمینه طبقهبندی اقسام توجیه در دو موقعیت «کمتر شر بودن» و «قدیستر» بودن انجام شده است. شرکتکنندگان پژوهش ۷۱ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شیراز بودند که به شیوهی در دسترس انتخاب شدند. به منظور ارزیابی نحوهی واکنش شرکتکنندگان به موقعیتهایی که مستلزم عمل نوعدوستانه است، چهار موقعیت واقعی عمل نوعدوستانه طراحی شد.
پاسخها و توجیههای ارائهشده در صورت همکاری نکردن با طرح نوعدوستانه، مورد تحلیل محتوای جهتدار قرار گرفت. در مواجهه با طرحهای نوعدوستانه، سنخ بعضی از توجیهاتی که افراد بهعنوان دلیل امتناع میآوردند مطابق با مکانیزمهای اشارهشده در پیشینه بود؛ علاوه بر آن دو دسته توجیه نیز وجود داشت که با مقولات موجود در پیشینه قابل فهم نبود. این دو دسته مطابق با مضامین محوریشان، توجیه خود-اولویتمدار و توجیه دیگر-اولویتمدار نامگذاری شد. نتایج متضمن تأییدی بر تفکیک مورد نظر کلین و اپلی در انگیزش معطوف به کمتر شر بودن و انگیزش معطوف به قدیستر بودن بود.
کلیدواژه: انگیزش اخلاقی، عدم درگیری اخلاقی، فاعلیت اخلاقی، واکنش توجیهی
ارجاع: اعتماد، جلیل، جوکار، بهرام، دباغ، حسین (1398) تحلیل محتوای واکنشهای توجیهی دانشجویان به موقعیتهای عمل نوعدوستانه: آزمون میزان بسندگی مدلهای بندورا و شالوی. اخلاق و تاریخ پزشکی، ۱۲ (۱):248-231.