نوشته حاضر بر آن است تا با مطالعه چارچوب قانوني و تاريخي سازمانهای دموکراسي مشارکتي در تشکيلات سیاستگذاری شهري در فرانسه و ايران و از طريق بررسي تحول ساختار غيرمتمرکز اين تشکيلات بتواند به بررسي چگونگي ايجاد راهکارهاي تضمين کننده تقسيم قدرت و حداکثر سازی مشارکت در اين حوزه و دلايل تأخیر آن در ايران بپردازد.
فرضيه اين نوشته بر اين نقطه استوار است که مفهوم دموکراسي و مشارکت به نحوي که در آتن و بعد از آن در اسلام متولد شد با مدل دموکراسي نمايندگي که ما امروزه در حوزه آمايش سرزمين شاهدش هستيم فاصله گرفته و مفهوم شهروندي فعال نيازمند تمرين بيشتر است و اين وظيفه حکمرانان محلي و شهري است که ابزارهاي قانوني و تشکيلاتي مورد نياز آن را فراهم آورند.
کلیدواژه: سیاست گذاری عمومی، دموکراسی مشارکتی، آمایش سرزمین، سیاست گذاری شهری، ایران، فرانسه
ارجاع: طیه، زهرا (1396). بررسی مقایسه ای شیوههای اثربخش تحقق مشارکت مدنی در سیاستگذاری شهری ایران و فرانسه، سیاستگذاری عمومی، 3(3), 123-135