این پایان نامه نظریههای روانشناسی اجتماعی را در مورد روابط بین گروهی بکار میگیرد تا فرایند و نتایج بخشش خیرخواهانه را بررسی کند. این پژوهش که فراتر از تمرکز سنتی بر اهداکنندگان است، از رویکرد روشهای ترکیبی (نظرسنجیها، آزمایشها، تجزیه و تحلیل موضوعی و بررسی ادبیات) استفاده میکند تا نشان دهد که بخشش خیرخواهانه سهگانه، رابطهای و مفهومسازی شده است. تصمیم گیری در مورد کمکهای مالی به بازیگران (اهداکنندگان، ذینفعان و جمعآوریکنندگان کمکهای مالی (اعانه))، روابط بین آنها و زمینه اجتماعی مربوط است.
یافتههای به دست آمده نشان دادند که ذینفعان بر انتخاب اهداکننده تأثیر میگذارند و روابط بهعنوان مثال، هویت مشترک بین اهداکنندگان خاص و ذینفعان خاص از اهمیت ویژهای برخوردار است. همچنین اهداکنندگان ترجیح میدهند که از خیریههایی که با گروههای اجتماعی آنها همسو است، حمایت کنند. در پاسخ به این سؤال که چرا اهداکنندگان از موسسه خیریه مورد علاقه خود حمایت میکنند نتایج نشان میدهد که یک دوگانگی خود / دیگری در انگیزه اهداکننده وجود دارد: اهداکنندگان هنگام توضیح بخشش به خیریههای مذهبی بیشتر به خود ارجاع دهند، اما هنگام توضیح بخشش به حیوانات، یا خیریههای بینالمللی، بیشتر به شخص دیگر (ذینفع) ارجاع میدهند.
بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد زمانی که جمعآوریکنندگان بیشتر با موسسه خیریه خود معرفی میشوند، اقدامات بیشتری برای جمعآوری پول انجام میدهند و به نوبه خود منجر به جمعآوری سرمایه بیشتر میشود. بهطور خاص، نتایج نشان میدهد که اقدامات برجستهتر جمعآوری کمک مالی (بهعنوان مثال، اضافه کردن عکس، به اشتراک گذاشتن انگیزههای شخصی) مؤثرترین موارد هستند. این مدل سهگانه از بخشش که پیشتر بهطور مفصل توضیح داده شد چنین نظریهپردازی میکند که بخشش خیرخواهانه به روابط دوگانه و سهگانه بین اهداکنندگان، ذینفعان و جمعآوریکنندگان کمکهای مالی و همچنین با زمینههای اجتماعی مرتبط است.
Cite: Chapman, Cassandra. (2019). toward a triadic understanding of charitable giving: How donors, beneficiaries, fundraisers, and social contexts influence donation decisions. (Doctoral dissertation). School of Psychology, the University of Queensland. Australia.