طرح بحثهای جدید مرتبط به جامعهی مدنی نظیر حوزه عمومی» و «حوزه خصوصی»، «حقوق شهروندی، افکار عمومی»، «رابطه دین و دولت»، «رابطه جامعه مدنی و دولتی» در برخی از دروس کارشناسی و کارشناسی ارشد رشتههای علوم اجتماعی، علوم سیاسی، علوم ارتباطات و مطالعات فرهنگی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی در سالهای اخیر دلیلی برای تألیف کتاب حاضر از سوی مؤلف است.
از آنجا که ادبیات نظری جامعه مدنی در کشور غنی نیست و اکثر ترجمهها و تألیفات موجود در باره دموکراسی و نه جامعه مدنی است، کتاب حاضر میتواند نا اندازهای کمبود منابع درسی موجود را درباره موضوع جامعه مدنی در دروسی نظير جامعه شناسی سیاسی، اندیشههای سیاسی، نظریههای جامعه شناسی، مسائل اجتماعی ایران، در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا جبران کند.
همچنین از آنجا که هرگونه بحثهای تکمیلی پیرامون رابطه اسلام با جامعه مدنی با بومی کردن جامعه مدنی و دموکراسی مستلزم شناخت علمی و درست مبانی نظری آن است، مطالعه این کتاب میتواند برای فعالان و علاقهمندان سیاسی و اجتماعی کشور مفید باشد.
موضوع اصلی کتاب حاضر بررسی نظریات کلاسیک و معاصر جامعه مدنی است که مشتمل بر دو بخش و نه فصل به شرح زیر است:
بخش اول: نظریههای کلاسیک جامعه مدنی
بنیان گذاران جامعه مدنی
صاحب نظران قرارداد اجتماعی
فیلسوفان سیاسی لیبرال
اقتصاددانان کلاسیک
فیلسوفان اجتماعی تضادی
بخش دوم: رویکردهای معاصر جامعه مدنی
رویکرد لیبرالی
رویکرد اجتماع گرایانه
رویکرد جمهوری خواهانه
رویکرد گفتوگویی
ارجاع:سبزهای، محمدتقی (1393)نظریههای جامعهی مدنی،ناشر: دانشگاه رازی (کرمانشاه)
نگرشی انتقادی به توسعه جماعتمحور
Community development: a critical approach
ما در زمانهای پیچیده به سر میبریم که نیازمند تفکری پیچیده از پایین به بالاست تا بتوان به سیاستهایی پرداخت که از بالا به پایین دیکته میشوند. حقوقی که خانوادههای کارگر به سختی فراچنگ آورده بودند از کف میروند، به همان شتابی که محیط زیست رو به نابودی میرود. به نظر میرسد مذهب بازار بر برنامه ریزی منطقهای، خواستههای اجتماعی و دولتهای منتخب برتری مییابد. اکنون که چند کسب و کار جهانی نرم نرمک قدرت را به حلقوم خود فرو میکشند، جماعتها و شهروندان و خانوادهها چگونه میتوانند آموزش و سازمان یابند تا از حقوق سیاسی خود، معیشت خود، خانه و محله و فرزندان خود، سلامت و محیط زیست خود محافظت کنند؟
توسعه جماعت محور تاکنون هرگز فرصتی چنین استثنایی در اختیار نداشته تا تعریفی تازه از دستور کار رادیکال خود به دست دهد و با گام برداشتن در مسیر تحول اجتماعی با بیعدالتی پیکار کند. در این باره، مارگارت لدویت با تمرکزی مثال زدنی در بستری که از بررسی جهانی سازی و تغییرات سیاسی انگلستان و تأملی همزمان در میراث دو نقطه عطف فلسفی سده گذشته، پائولو فریره و آنتونیو گرامشی، فراهم آورده است به بازاندیشی توسعه جماعت محور میپردازد تا پداگوژی نقادانه زمانه ما از کار درآید.
در انبوه آثار دانشگاهی، کمتر نمونهای میتوان یافت که چنین بی وقفه میان بحثهای نظری و عملی رفت و آمد کند. فصل بندی سنجیده نویسنده که بررسی موشکافانهای از پیشینه کنشگری اجتماعی عرضه میکند، دمساز باتجربههای شخصی او در این زمینه است. بدینسان، دانش و روش و تجربه در صفحات کتاب پیوند میخورند تا رویکردی وحدت یافته برای رویارویی با مسائل زمانه پردردسر ما فراهم سازند.
موضوع اصلی کتاب حاضر بررسی توسعه جماعت محور از دیدگاهی انتقادی است که مشتمل بر نه فصل به شرح زیر است:
اندیشههای آغازین: زمانه سیاسی بی سابقه
فصل اول: چرا قدرت یابی؟
فصل دوم: داستان جماعت
فصل سوم: اجرای توسعه جماعت محور
فصل چهار: سازماندهی در جماعت
فصل پنج: کنش جمعی برای تحول
فصل شش: قدرت عقیده
فصل هفت: نقد فریره و گرامشی
فصل هشت: در مسیر پداگوژی فمینیستی ضد نژاد پرست و متأثر از فریره
فصل نه: سازمان دهی برای تحول جامعه
ارجاع:لدویت، مارگارت (1397)نگرشی انتقادی به توسعه جماعتمحور، ترجمه:منیژه نجمعراقی، نشر: نی.