در سال 1957 سلزنیک (Selznick) نسبت به روند مدیریتی هشدار داد که کمتر از یک دهه بعد، دامنه خود را در بخش غیرانتفاعی گستراند. امروزه، از این روند بهعنوان مدیریتی سازی سازمانهای غیرانتفاعی یاد میشود. مدیریتی سازی سازمانهای غیرانتفاعی را میتوان بهعنوان فرایند نهادینهسازی با تأثیرات مثبت و منفی درک کرد. در این پژوهش، مدیریتی سازی غیرانتفاعی را از دریچه چندین رشته نظریه نهادی، از جمله نظریه نهادی "قدیمی"، نظریه نهادی "جدید"، منطقهای نهادی و تلاش برای حرکت به سمت نهادگرایی انتقادیتر، بررسی میشود.
سه مقاله تشکیل دهنده این رساله مبتنی بر دادههای حاصل از یک سال کار میدانی فشرده در سه سازمان غیرانتفاعی است. بررسی دقیق تجربیات این سازمانهای غیرانتفاعی در زمینه مدیریت غیرانتفاعی، چندین مکانیسم خُرد (میکرو مکانیسم) را برای مدیریت سازمانهای غیرانتفاعی نشان میدهد. در مقاله اول این که چگونه ارزشهای سازمانی بهعنوان یک وسیله مفهومی بین منطق نهادی و کنش عمل میکنند؛ نشان داده میشود. در مقاله دوم، پرده از یک مدل ذهنی بر داشته میشود که پذیرش خصوصیات و ویژگیهای مدیریتی از سوی متخصصان و صاحبنظران را با استدلال منطقی توجیه میکند و از ناهماهنگی شناختی جلوگیری میکند؛ در مقاله سوم، رهبری نهادی بهعنوان یک نیروی اصلی کاهشدهنده مدیریت غیرانتفاعی مفهومسازی و مشخص میشود. هر مقاله سهم مهمی در بنیانهای خُرد نظریه نهادی - و یک رویکرد انتقادیتر - دارد.
نتایج حاصل از این پایان نامه نشان داد که مدیریت گرایی با موفقیت به ارزشهای سازمانی غیرانتفاعی نفوذ کرده است. سازمانهای غیرانتفاعی ارزشهای مدیریتی را در کنار ارزشهای اجتماعی خود پذیرفتهاند و آنها را هدفی مهم برای سازمانهای خود میدانند. واقعیت امر این است که ارزشهای مدیریتی به میزان ارزشهای اجتماعی اهمیت پیدا کردهاند. عملگرایان و صاحبنظران غیرانتفاعی تمایل به توجیه شیوههای مدیریتی - مانند درآمد کسب شده و بازاریابی - بهعنوان ابزاری برای انجام مأموریت خود دارند. این ابزار به آنها کمک میکند تا هر گونه ناهماهنگی شناختی را که ممکن است از احساساتی ناشی شود که رویههای مدیریتی برای مأموریت آنها زائد یا دارای ضد و نقیض است، کاهش دهند.
Cite: Beaton, Erynn Elizabeth (2017) Managerialism, Mission, & Values: Micromechanisms of Nonprofit Institutionalization (PHD), University of Massachusetts Boston.