یکی از بزرگترین دستاوردهای کنفرانس ریو برنامه اقدام برای توسعه پایدار در قرن بیست و یکم با "دستور کار ۲۱ است" که سازمانهای مردم نهاد را به عنوان همکار در تلاش جهانی برای ترویج توسعه پایدار مورد شناسایی قرار داده است. در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳۲۰۰ سازمان مجوز حضور در اجلاس جهانی توسعه ی پایدار در ژوهانسبورگ را کسب نمودند که در آنجا سازمانهای مردم نهاد به مرکز ایجاد همکاری برای توسعه پایدار تبدیل شدند. علاقه به شناسایی نقش این بازیگران در سیاست زیست محیطی جهانی در سالهای ابتدایی ۹۰ میلادی به حد انفجار رسید و شواهد زیادی به خوبی نشان میدهند که سازمانهای مردم نهاد چگونه بر تصمیمات دولتی برای گسترش سیاستهای داخلی در مورد حفاظت از منابع طبیعی، مذاکرات بینالمللی و برداشت عمومی از مشکلات زیست محیطی تأثیر گذاشته اند. برخلاف شواهد روشن در خصوص تأثیر گذاری سازمانهای مردم نهاد بر سیاست زیست محیطی بینالمللی سؤالی که هنوز بدون پاسخ باقی مانده است شرایط و موضوعات عمومی مربوط به سازمانهای مردم نهاد است.
استدلال این است که رشد مشارکت سازمانهای مردم نهاد در این فرایندهای سیاسی منعکس کننده تغییرات گستردهتری است که در طبیعت دیپلماسی در دنیای سیاست به وجود آمده است. در دانش روابط بینالملل، دیپلماسی اغلب به عنوان چیزی که دولتها انجام میدهند یعنی جنبهی مهمی از رفتار دولتها و سیاست خارجی تعریف میشود. مذاکرات بینالمللی زیست محیطی نمیتواند صرفاً در معنای دیپلماسی بین دولتی تلقی گردد. در عوض، این فرایند بازیگران متفاوتی که نماینده منافع گوناگون هستند را در گیر خود میسازد. در مذاکرات چندجانبه در خصوص محیط زیست و توسعه پایدار، نمایندگان سازمانهای مردم نهاد برخلاف نمایندگان دولتها به عنوان نمایندگانی که هوادارانشان محدود به مرزها نیستند اما ارزشها، آگاهی و منافع مشترکی در مورد یک موضوع خاص دارند عمل مینمایند. در محدودهای که دیپلماسی سازمانهای مردم نهاد در گذشته در نظر گرفته میشد، تمرکز همیشه بر رفتارهای غیررسمی مانند پذیرایی میهمانان خارجی با شرکت در تبادلات فرهنگی یا نشست های علمی بود (بعضی اوقات به آن دیپلماسی شهروندی با خط دوم میگویند) به هر حال این مباحثات اغلب با دیپلماسی سازمانهای مردم نهاد به عنوان چیزی که خارج از حیطه رسمی و سیاست بین دولتی قرار دارد، برخورد میکنند.
در این راستا دیپلماسی محیط زیست و سازمانهای مردم نهاد غیردولتی در بستر تعاملی دو سویه حرکت کرده و موفقیتهایی کسب کردهاند که این مسئله در جریان نشست ها و کنفرانسهای بینالمللی و نتایج و خروجی این اجلاسها که همانا معاهدات بینالمللی هستند، نمایان است. این کتاب نشان از اهمیت حضور سازمانهای مردم نهاد در جریان تصمیم گیری های مهم بینالمللی در خصوص محیط زیست دارد. همچنین راهنمای خوبی برای سازمانهای مردم نهاد در سطوح ملی و منطقهای برای حضور مؤثر و نقش آفرینی در ساختار تصمیم گیری های زیست محیطیم است.
موضوع اصلی کتاب حاضر دیپلماسی سازمانهای مردم نهاد است که از یک مقدمه و هشت فصل تشکیل شده است که فهرست آن به شرح زیر است:
دیباچه خانم دکتر پروین فرشچی
مقدمه مترجمین
دیباچه پروفسور فلیکس دادز بر متن اصلی
پیشگفتار
فصل اول: مقدمهای بر دیپلماسی سازمانهای مردم نهاد
فصل دوم: ساختار تحلیلی: ارزیابی تأثیر نمایندگان سازمانهای مردم نهاد
فصل سوم: سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی و مذاکرات پروتکل کیوتو 1997-1995
فصل چهارم: بازیگران غیردولتی و پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا
فصل پنجم: تأثیر سازمانهای مردم نهاد در مذاکرات کنوانسیون مبارزه با بیابان زایی (بیابان زدایی)
فصل ششم: تأثیر (بازیگران) غیردولتی بر کمیسیون بینالمللی شکار نهنگ از 1970 تا 2006
فصل هفتم: تأثیر سازمانهای مردم نهاد بر سیاستهای بینالمللی حفاظت از جنگلها و تجارت محصولات جنگلی
فصل هشتم: تأملی در ساختار تحلیلی و دیپلماسی سازمانهای مردم نهاد
ارجاع:مریل بتسیل، میشل، کورل، الیزابت (1396)دیپلماسی سازمانهای مردمنهاد: تأثیر سازمانهای مردمنهاد بر مذاکرات بینالمللی زیستمحیطی، ترجمه:سبحان طیبی و رضا عربچادگانی، انتشارات خرسندی.