در پژوهش حاضر پدید «سازمانهای مردمنهاد» و بستر مربوط به آن در کشور تبیین شده است. در این پژوهش از روششناسی ظاهر شونده در «نظریه داده بنیاد» استفاده شد و بر اساس اصل نمونهگیری نظری 20 مصاحبه با دستاندرکاران آگاه در این حوزه تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت. در ادامه با کدگذاری دادهها و مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری 980 کد، 12 مفهوم و یک مقوله محوری به منزله مدل نهایی با عنوان «تعادل نامتقارن در بستر سازمانهای مردمنهاد» پدید آمد. مدل به دست آمده از پژوهش حاضر که حاصل تلفيق کدهای به دست آمده در بالاترین سطح انتزاع است، نشان میدهد در دوره کنونی سیستم متعادل و پایدار حفظ شده حاصل عدم توازنی است که در آن ۱. ضعف و عدم سلامت سازمانهای مردم نهاد و بستر آن نسبت به قوت و سلامت آن بیشتر است و ۲. ترس و گرایشهای امنیتی دولت در ارتباط با سازمانهای مردم نهاد چشمگیر است. با وجود این، این عدم تقارن در نقطهای متعادل حفظ شده است. بدین معنا که سیستم همچنان به حیات خود ادامه میدهد؛ اما همانطور که گفته شد با هر تغییری تعادل سیستم به هم میریزد و این عدم تعادل یا منجر به فروپاشی میشود یا سیستم تعادل خود را در نقطه جدیدی باز مییابد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد، اگر چه سیستم در وضعیت متعادلی قرار دارد و همچنان پابرجاست، این سیستم در موقعیت نامناسبی قرار دارد. چون تحلیل دادهها به مفهوم «بحران کنونی در عدم تقارن موجود» اشاره میکند که در این مفهوم میتوان به کدهایی اشاره کرد: از جمله وقوع بحرانهای فرهنگی و اجتماعی»، «ریزش داوطلبان مردمی به دلیل ترس از عواقب پیش بینی ناپذير»، بیاعتمادی مردم به دولت ، بیاعتمادی مردم به دولت ، و ...در این زمینه، تحلیل دادههای پژوهش به این نتیجه رسید که تغییر وضعیت کنونی در جهت ایجاد موقعیت مناسب و پایدار به جای موقعیت نامناسب و پایدار الزامی است. در این رابطه مفهوم به دست آمده تحت عنوان «تغييرات الزامی جهت تعدیل وضعیت کنونی» بر ایجاد تغییرات متعدد تأکید میکند؛ از جمله «لزوم تصویب قانون جامع سمنها در مجلس»، «لزوم تعیین اختیارات مسئولان در حوزه سمنها»، «لزوم حرکتهای سازماندهی شده از سوی مردم»، «الزام ایجاد نهادی قانونی برای نظارت سمنها بر خودشان»، و ...
بنابراین چنین نتیجه گیری میشود که موقعیت کنونی موقعیت متعادل اما نامتقارن و نامناسبی است که الزاماً تغییر در وضعیت کنونی را در جهت سلامت و قوت پدیده سازمانهای مردم نهاد و بستر آن و به علاوه تغییر گرایش و کنشهای دولت میطلبد. در حقیقت اگر چه شرایط فعلی کشور سلامت سازمانهای مردم نهاد و بستر آنها را نشان میدهد، وزن بیشتر عدم سلامت آن نیازمند تدبیر پژوهشگران و سیاستگذاران و مجریان جهت اصلاح امور است. در مجموع پژوهش حاضر زوایای نوینی از پدیده سازمانهای مردم نهاد و بستر آن را به تصویر کشیده است که در آن، بر خلاف نگرش غالب، صرفاً نقاط ضعف و عدم سلامت این پدیده برجسته نشده است؛ بلکه به نقاط قوت و درجهای از سلامت آن اشاره شده است. به علاوه این پژوهش برای نخستین بار، در کنار تبیین شرایط موجود، با پیش بینی شرایط محتمل در آینده، افق نوینی در تحلیل این پدیده گشوده است.
کلیدواژه:بستر سازمانهای مردمنهاد، سازمانهای مردمنهاد، نظریه داده بنیاد.
ارجاع: مقیمی، محمد، ساغروانی، سیما(1399) تعادل نامتقارن در بستر سازمانهای مردمنهاد، مدیریت فرهنگ سازمانی، 18(4)،701-683.