تجارب مدیریت بحران به ویژه در ایران نشان میدهد که همواره پاسخ سریع به فجایع به ویژه در بحران زلزله با مشکلات اساسی برخوردار است. با وجود فعال بودن سازمانهای متولی در مدیریت بحران در پیش از فاجعه، غالباً پس از وقوع بحران شاهد ناهماهنگیهایی میان سازمانها و نیرویهای داوطلب در امدادرسانی هستیم و این مسئله سبب از بین رفتن افراد و منابع در زمان مدیریت بحران میشود.
نمونهی بارز این مسئله زلزله شهر سرپلذهاب در سال 1396 بود که ضعف فراوانی در پاسخ سریع به فاجعه مشاهده شد. استفاده از رویکردهای سنتی، نگاه از بالا به پایین و عدم مشارکت دهی نیروهای داوطلب و در نتیجه عدم جلب اعتماد شهروندان را میتوان به عنوان دلایل اصلی ضعف در پاسخ سریع به فاجعه دانست. این فاکتورها باعث شده سیستم فرماندهی مدیریت بحران در کشور به ویژه در مرحله واکنش پس از فاجعه به گونهای ناکارآمد عمل نماید. ناتوانی در شناسایی نیازمندان و نیازسنجی، ارزیابی خسارات و توزیع نامتناسب و ناعادلانه برخی از نتایج استفاده از اینگونه رویکردهای سنتی و غیر سیستماتیک میباشد.
نوآوری اجتماعی با پشتوانه فناوریهای اجتماعی (نرم) و مشارکت مردمی سعی دارد تا برای حل اینگونه چالشها اقدام نماید. در این پایان نامه با بررسی ابعاد و مشکلات پاسخ به بحران زلزله سرپل ذهاب و با بهرهگیری از مؤلفههای رویکرد نوآوری اجتماعی، سعی بر این است تا راهبردها و راهکارهای نوآورانهای برای پاسخ به بحرانها تدوین شود.
کلیدواژه: مدیریت بحران، زلزله، نوآوری اجتماعی
ارجاع: میرزازاده، مسعود (1398)تدوین راهبردهای نوآورانه در پاسخ به بلایای شهری با رویکرد نوآوری اجتماعی نمونه موردی: زلزله سرپلذهاب، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.